تاريخ ادبيات جهان
کهن ترين ادبيات جهان را به مردمي نسبت ميدهند که در نواحي بارور کرانه هاي نيل و دجله وفرات ساکن بودند.مصريها.آشوريها.بابليها وايرانيها.همه درادبيات زمانهاي قديم سهمي ارزنده دارند.
الف)ادبيات مصري
پيشينه تاريخي:سرچشمه تمدن مصردرروزگارباستان نهفته است.اين تمدن که به نظر عده اي کهن ترين تمدن جهان است.(بعضي ازباستانشناسان مدعي اند که تمدن چيني کهن تراست.)
نظراجمالي:بيشترنوشته هاي مصري که ميتوان آنها راآثارادبي خواند.به پنج گروه تقسيم ميشود:ادبيات حکمي.مذهبي.قصه ها.غزليات عاشقانه واشعار حماسي. ادبيات حکمي:((تعاليم پتاح حوتپ))برطومارپاپيروسي متعلق به حدود2500 ق.م بازمانده است.اين اثرکه آن را((کهن ترين کتاب جهان))ميدانند.مجموعه اي از انديشه هاي روشن بينانه وبي پيرايه در باره زندگي ومبناي آن وبحث راجع به مسائل رايج در جامعه مانند طلاق وروابط کاري است. ادبيات مذهبي:مصريان باستان که سخت مذهبي ودرسوداي جاودانگي بودند (واين اشتياق خودرابا ساختن اهرام ومقابر وموميائي کردن اجساد نشان ميدادند)احتمالا نخستين مردمي بودند که اعتقاد به فنا ناپذيري آدمي رابيان داشتند. قصه ها:مصريان نخستين قصه هاي عاميانه را براي ما به يادگارگذاشته اند همچون داستانهاي ارواح وافسانه هاي جادووداستانهاي پرماجراوعاشقانه. اشعار عاشقانه :مصريان باستان تعداد قابل ملاحظه اي اشعار عاشقانه با تاريخهاي متفاوت سروده اند.مضمون بسياري ازآنها ماجراي عشق خواهران وبرادران است (که درآن روزگارازدواج ميان آنها متداول بود). اشعار حماسي :ازمنظومه هاي حماسي به معني دقيق کلمه تنها يک قطعه بازمانده است که حماسه پنتا-اور(حدود1324 ق.م)نام دارد. ب)ادبيات پيشينه تاريخي:امري است مسلم که ساکنان کرانه حاصلخيربين دجله وفرات تقريبا تا سال 2000 قبل از ميلاد . ازلحاظ پيشرفتهاي فکري ومادي به اوج شکوه وجلال رسيده بودند.قبايل گوناگون سومري-اکدي-عيامي-کلداني و کاسي دين خود رابه تمدن ادا کردند. نظراجمالي:دوره ي طلايي ادبيات آشوري-بابلي ميانه سده هفتم پيش از ميلاد بود. آشورباني پال دانش پروري بزرگ بود وکتابخانه اي عظيم (به صورت خشت نبشته هايي به خط ميخي) بنيادنهاد که امروزه سرچشمه همه آثارادبي کهن آن ناحيه به شمار مي رود.اين کتابخانه بجز گزارشهاواسنادرسمي-شامل اساطير-حکايات-سرودهاي نيايش-آوازها-اوراد-امثال وافسانه هاي عاميانه وتاريخ نبردها بود. ادبيات پيشينه تاريخي:درحدودسال2000 ق.م.دسته اي ازاقوام آريايي ظاهراشاخه اي ازنزادسفيد ازشمال غرب به هند يورش بردند.مذهب وفلسفه واخلاق وادبيات آنها ظاهرابه مرحله اي والاازپيشرفت رسيده بود.گاوتمه {گوتاما} بودا(563تا483ق.م)دراعتقادات ديني وآئين پرستش آنها دگرگونيهاي عميقي پديد آوردوتعاليم او بعدهااساس يکي ازپنج دين اصلي جهان شد. نظراجمالي:بخش عمده ادبيات هند به سنسکريت يعني کهن ترين زبان آريايي موجود نگارش يافته است.تاريخ ادبيات هندي به دودوره تقسيم ميشود(1)دوره ودايي که ازحدود1500تاحدود200ق.م تداوم مي يابدوآثاراين دوره عمدتا ازاشعارمذهبي وغنائي تشکيل ميشود.(2)دوره معروف به سنسکريت که ازحدود200ق.م تا قرون وسطي و به اعتباري تا به امروز امتداد آثار مذهبي:
شعر:کهن ترين آثارادبي مقدس هندي را در وداهاي چهارگانه {(کتابهاي دانش)}مي يابيم:ريگ ودا(حدود1400ق.م)سام ودايا کتاب آهنگها(تاريخ نامعلوم )يجوروداياکتاب نيايشها(تاريخ نامعلوم) اثرووداياکتاب جادو(تاريخ نامعلوم-اما جديدترازسه وداي ديگر). نثر:برهما ناها(تاريخ نامعلوم-شايد حدود1000ق.م)اوپانيشادها(حدود800تا500ق.م)سوتراها(حدود500تا200ق.م) منظومه هاي حماسي:مهابهاراتا(حدود500ق.م)بلندترين منظومه حماسي جهان است.(حدود200000بيت وتقريبا هشت برابرمجموع رامايانا(آغازحدود500ق.م اتمام حدود200م)منظومه اي با حدود96000بيت که شامل هفت کتاب است. نمايشنامه ها:اززادگاه نمايش هندي اطلا عاتي بسيار ناچيز دردست است.نمايش هندي آميزه اي است از شادي واندوه ولي همه نمايشنامه ها پاياني خوش دارد. قصه ها :هنديان باستان در قصه گويي قريحه وپراستعدادبودند.منشاءبسياري از قصه هاي عاميانه اي که در سراسرجهان به اشکال گوناگون انتشار يافته.قصه هاي هندي است. اشعار غنائي:گذشته از آثارمذهبي وسرودهاي نيايش – غالب شاعران هند باستان ازسده اول ق.م بدين سو اشعار غنائي فراوان سرودندودربيشتر اين اشعار شور و زيبايي موج ميزند.شعرغنائي درام گونه اي است در زمينه عشق ورزي کريشنا.
نظرات شما عزیزان:
ادامه مطلب